از اخرین جمعه ی مهر!
تماما خانه بودم!با اینکه میتوانستم با بابا شمال باشم!
یا با مامان و ر برم سینما ولی خونه بودم و درس خوندم نزدیک به ۷ ساعت مفید...!
به گمان خودم که مفید بوده...!
حوالی ساعت۱۵:۳۰ پرده را کنار زدم تا نور بیاید داخل اتاق
چند شمع روشن کردم
همراه با عود
صدای استاد شجریان و بعد هم من رفتم به دنیای درونی خودم
نفهمیدم کی وکجا و چطوری شروع کردم به ضبط کردن صدام و قریب به ۱۲ دقیقه صحبت کردم از فلسفه زندگی،روزمرگی،روزمردگی، گذرعمر و ...
و در اخر دیدم چه زود میگذرد زمان حتی در روزهای بد!
امروز در کل ارامش خوبی در درونم جریان داشت...
خداراشکر از این بابت!