پرواز نور

پرواز نور

ثبت خاطرات روزهایی که فقط یکبارند...
پرواز نور

پرواز نور

ثبت خاطرات روزهایی که فقط یکبارند...

جمعه...

از اخرین جمعه ی مهر!

تماما خانه بودم!با اینکه میتوانستم با بابا شمال باشم!

یا با مامان و ر برم سینما ولی خونه بودم و درس خوندم نزدیک به ۷ ساعت مفید...!

به گمان خودم که مفید بوده...!

حوالی ساعت۱۵:۳۰ پرده را کنار زدم تا نور بیاید داخل اتاق

چند شمع روشن کردم

همراه با عود

صدای استاد شجریان و بعد هم من رفتم به دنیای درونی خودم

نفهمیدم کی و‌کجا و‌ چطوری شروع کردم به ضبط کردن صدام و قریب به ۱۲ دقیقه صحبت کردم از فلسفه زندگی،روزمرگی،روزمردگی، گذرعمر و ...

و در اخر دیدم چه زود میگذرد زمان حتی در روزهای بد!

امروز در کل ارامش خوبی در درونم جریان داشت...

خداراشکر از این بابت!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد