پرواز نور

پرواز نور

ثبت خاطرات روزهایی که فقط یکبارند...
پرواز نور

پرواز نور

ثبت خاطرات روزهایی که فقط یکبارند...

شرم

گاهی شرم میکنم از خودم

از نوشته های اینجا

از پیام هایی که امروز برایش فرستادم و‌درخواست کمک داشتم

از احساسی بودن بیش از حدم

از حساسیت غیر طبیعی

از حساس بودن افتضاحم روی هر موضوعی

از همه اینها گاهی احساس شرم میکنم و‌حتی حوصله خودم را هم ندارم...

اما همه اینها تجربه شدند تا بفهمم مامن و پناهگاه اصلی هر آدمی تحت هر شرایطی خودش است و بس...

امشب در‌حمام یک دل سیر گریه کردم و خودم را آرام کردم شاید دیگر نباید اینقدر حساس باشم و‌به ظریف ترین موضوعات دقت کنم او هم آدمیست مانند هزاران هزار ادم دیگری که در زندگی من هستند...

اگر باشد مایه خوشحالی دل است

اگر نباشد امیدوارم حالش آنجا که هست خوش باشد

من او را برای روز های سخت میخواستم که این بار نبود و یادگرفتم روی پای خودم بایستم...!برای روز های آسان هم دوستش میدارم و میخواستم و میخواهمش هنوز هم اما خب‌وقتی در دو‌ دنیای مختلف سیر میکنیم چه اصراری هست برای گذراندن وقت...

دیگر اینکه کی بگوید به نتیجه رسیده است برایم مهم نیست

اینکه کی به نتیجه برسد هم اهمیتی ندارد؛منطقی فکر کردم و دیدم در این شرایط درست ترین کار همین است!شمع صبر روی‌کتابخانه را به نشانه سوختن صبر تحمیلی روشن میکنم...

امشب فهمیدم باید حرف هایم را زین پس برای خودم بفرستم

او شنوای خوبی بود اما به احترام میشنید نه به انتخاب خودش

امشب شب سختی بود اما به گمانم آرام تر از پیشم!

آرام آرام...

هنوز هم ته دلم اضطرابی دست و پنجه نرم میکند ولی دیگر مهم نیست..

سعی میکنم نادیده ش بگیرم

امشب بعد حرف زدن با خودم خیلی احساس قوی بودن داشتم،ولی چقدر در کنار قوی بودن احساس درد و تنهایی هم داشتم!

درد زیاد و رنج فراوان

تنهایی خیلی بده،توی جمع بدتره!

ولی‌وقتی با ادمای دورت همخونی نداری همون‌بهتر‌که‌تنها باشی

من برای اولین بار ازش خواستم کمکم کنه..

ولی نشد،پس مجبور شدم رو پای خودم بایستم و بگم یا علی!

از تنها بودن تو جمع متنفرم ولی خب من تنها نیستم!کتاب دارم

یار و یاور همیشگیم!

اشکم سرازیر میشه موقع نوشتن اینها ولی خب گور بابای حرف بقیه

مگه تو مدرسه همه باید اکیپ باشن؟همه باید یه رفیق داشته باشن واسه بحثای فلسفی شون؟مگه همه باید خوش بگذرونن وقتی معلم نیس؟درسته اینها برای شادی روح‌خوبن ولی میتونم خودم رو با ارجحیت دادن به تغذیه روح با خوندن کتاب به نداشتن شادی روح و‌اکیپ مثلا قانع کنم(هر چند صرفا بهونه س)

ولی خدایا!

گیرم من بد!خیلیم بد

یعنی اونقدر بد که حق داشتن یه دوست هم فکر رو ندارم؟

دوست نه البته؛رفیق!

نباید یه ادم شبیه به خودم تو کلاس باشه که مثل بقیه از نیامدن معلم و زمان های استراحت لذت ببرم و اینقدر در خودم فرو‌ نرم؟

این حق من نیستا،این رسمش نیست خدای من!

من‌خیلی گله دارم به این روزها

این روزهایی که بزرگ شدن رو‌دارم با پوست و‌استخون احساس میکنم

تنهایی خیلی لذت بخشه ولی وقت تنها باشی نه اینکه تو‌ انبوه همهمه گیر کرده باشی...

خیلی عجیبه،دردناکه...

ولی‌خب این نیز میگذرد

یه روزایی تو‌زندگی خیلی جالبن

از دور همه میگن یه روز معمولی بود ولی فقط خودت و خدا میدونین که اون روز یک روز نبود ۱۰۰۰ روز بود و به اندازه چندین روز پیر شدی...!

قشنگیه زندگی به همینه هااا ولی خب سخته...

چقدر اهنگ طاقتم ده مرضیه قشنگه..

منو میبره به یه جای دور!که نمیدونم کجاست و چه اتفاقی افتاده ولی هرچه که هست یا حال خوشی داشتم و یا حالی مثل الان که از دل سنگ و سیاهیی جوانه بیرون زده بود...

انت کهفی خدای من..

صبر...

نظرات 1 + ارسال نظر
شیما دوشنبه 23 بهمن 1402 ساعت 23:53

سلام
همه این اتفاقات سختی های رشد هستن و نباید خودت رو سرزنش کنی. و عشقی فراتر از محبوب داشته باشی
راستی .. کتاب «کار با آینه» کمک میکنه به آدم که بیشتر هوای خودش رو داشته باشه

سلام،کاملا موافقم و در کل دل میدم به این جریان پر تلاطم رشد اما گاهی سرزنش هم چاشنی این دل دادن میشود بابت عشق و محبوب هم اگر بخوام واضح تر بگم این هست که اون فرد مبهمی که کرکتر اصلی این نوشته هست دوست یا بهتره بگم یک رفیق صمیمی بود!
هرچند اگر عشق را به کثافتی که این روزها در باور عموم جا افتاده تعبیر نکنیم و صرفا علاقه به خوشحالی و شادی و ارامش فردی دیگر ان هم بی هیچ دلیل خاص و صرفا از روی دوست داشتن دوستانه یاد کنیم بله؛شاید من عاشق او باشم!اما خب شاید گفتن این حرف و توضیح آن در روزگاری که منتظرند با هر حرفی که از عشق و دوست داشتن میزنی یک برچسب گرایش جنسی بهت بزنن کار چندان عاقلانه ای نباشد!
بابت معرفی کتاب هم ممنونم حتما به زودی میخرم و میخوانمش
روزهاتون شاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد